زمينلرزه در واقع ارتعاشي است كه در طول پوسته زمين به حركت درميآيد. اگر يك كاميون بزرگ از نزديكي منزل شما عبور كند، خيابان را به لرزه ميآورد و شما احتمالاً لرزههاي خانه را احساس ميكنيد. در اين حالت ميتوان گفت كه زمينلرزه كوچكي رخ داده است، اما كلمه زمينلرزه به حوادثي اطلاق ميشود كه در آنها، منطقه بزرگي همانند يك شهر تحت تأثير اين لرزش قرار گيرد.
براي وقوع يك زمينلرزه چند دليل ميتوان ذكر كرد:
- فوران گدازههاي آتشفشاني
- برخورد يك شهابسنگ
- انفجارهاي زيرزميني (براي مثال يك آزمايش هستهاي زيرزميني)
- فروريختن يك سازه (همانند تخريب يك معدن)
اما اصليترين دليل وقوع زمينلرزه را ميتوان حركت صفحههاي (Plates) زمين دانست. هر از گاهي در اخبار ميشنويم كه زمينلرزهاي روي داده است، اما بايد دانست كه زمينلرزه پديدهاي است كه هر روز در كره زمين روي ميدهد. براساس تحقيقات جديد هرساله حدود سه ميليون زمينلرزه روي ميدهد؛ يعني هشت هزار زمينلرزه در روز يا هر 11 ثانيه يك زمينلرزه.
تعداد زيادي از اين سه ميليون زمينلرزه بسيار ضعيف هستند. از طرف ديگر با توجه به قانون احتمالات ميتوان دريافت كه قسمت عمده زمينلرزهها درمناطق غيرمسكوني زمين روي ميدهند، به همين دليل كسي متوجه آنها نميشود. فقط زمينلرزههاي شديدي كه در مناطق مسكوني روي ميدهد، توجه ما را به خود جلب ميكند. بهترين تئوري ارائهشده براي توجيه پديده زمينلرزه، تكتونيك صفحهاي (يا صفحههاي زمينساختي) نام دارد. طبق اين تئوري لايههاي سطح زمين (Lithosphere) از صفحههايي (Plates) تشكيل شده است كه روي لايههاي نرمي مستقر شده است. براي اين صفحههاي بسيار بزرگ كه از سنگ و صخره تشكيل شده است، سه حالت مختلف ممكن است روي دهد:
- حركت صفحهها در خلاف جهت يكديگر و دور شدن از هم.
- حركت صفحهها به سمت همديگر و فشارآوردن بهيكديگر.
- ضمن حركت در خلاف جهت، به يكديگر سائيده شوند.
امواج زمينلرزه
درست مثل هنگامي كه اغتشاشي درسطح آب روي ميدهد و انرژي آن به صورت امواج منتقل ميشود، وقتي كه شكست يا جابهجايي در پوسته زمين روي ميدهد نيز انرژي آن به صورت امواج زمينلرزه منتقل ميشود. در هر زمينلرزهاي چند نوع موج مختلف مشاهده ميشود. امواج اصلي از لايههاي داخلي زمين عبور ميكنند، در حالي كه امواج سطحي از سطح ميگذرند.
بيشتر ويرانيهاي زلزله توسط امواج سطحي (كه امواج L هم ناميده ميشوند) به وجود ميآيند زيرا اين امواج باعث ارتعاشات شديدي ميشود و هنگامي كه امواج اصلي به سطح زمين رسيدند، امواج سطحي را به وجود ميآورند.
امواج سطحي را ميتوان تا حدودي به امواج آب تشبيه كرد؛ چرا كه امواج سطحي حين حركت، سطح زمين را به سمت بالا و پايين ميرانند. حركت اين امواج باعث ويرانيهاي شديدي ميشود، زيرا صخرهها و پيساختمانها را به ارتعاش در ميآورد. امواج L از همه كندتر هستند و به همين دليل شديدترين لرزشها در پايان يك زمينلرزه روي ميدهد.
درجهبندي دامنه و شدت زلزله
از مقياس ريشتر براي بيان بزرگي يك زمينلرزه يعني مقدار انرژي آزاد شده طي يك زمينلرزه استفاده ميشود. اطلاعات مورد نياز براي محاسبه بزرگي زمينلرزه را از لرزه نگار به دست ميآورند. مقياس ريشتر لگاريتمي است يعني افزايش يك واحد در مقياس ريشتر نشان دهنده افزايش ده واحدي در دامنه موج است. به عبارت ديگر دامنه موج در زلزله شش ريشتري ده برابر دامنه موج زلزله پنج ريشتري است و دامنه موج هفت ريشتر 100 برابر زلزله پنج ريشتري است.بزرگترين زلزله ثبتشده 5/9 ريشتر شدت داشت، هرچند كه مطمئناً زلزلههاي شديدتري در تاريخ طولاني زمين روي داده است. عمده زلزلههايي كه روي ميدهد كمتر از سه ريشتر قدرت دارند. زمينلرزههايي كه كمتر از چهار ريشتر شدت داشته باشند، نميتوانند ويرانيهاي چنداني به بار آورند. زلزلههايي كه هفت ريشتر يا بيشتر قدرت داشته باشند، زلزلههاي شديدي محسوب ميشوند.
مقياس ريشتر فقط يكي از عواملي است كه تبعات يك زلزله را بيان ميكند. قدرت تخريبي يك زلزله علاوه بر قدرت آن به ساختار زمين در منطقه مورد نظر و طراحي و مكان سازههاي ساخت بشر بستگي دارد.
زمینشناسی هنوز به آخر خط نرسیده است
هر وقت که بحث زلزله و احتمال وقوع آن در شهر تهران قوت میگیرد و تصور خسارتها و تلفات جانی احتمالی آن پشت هر کسی را میلرزاند، این پرسش پیش میآید که آیا میتوان زلزله را پیشبینی کرد؟ هرچند پیشبینی زلزله در مجامع علمی یکی از موضوعهای داغ محسوب میشود، اما از خرافه نیز چندان دور نمانده است.
دکتر «مهدی زارع» معاون پژوهشی و فناوری پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله درباره امكانپذير بودن پيشبيني زلزله و ميزان علمي بودن آن میگوید: «بعضیها صرفاً برای سرگرمی به این کار اقدام میکنند و پیشبینیهایشان از اساس علمی برخوردار نیست. اما ایدههای جالبی مطرح شده و تحقیقات خوبی هم در کشور انجام شده که از نتایج این تحقیقات میتوان برای پیشیابی زلزلههای آینده استفاده کرد.» وی مدیریت تحقیقات علمی انجامشده را از مشکلترین کارها برآورد میکند و در ادامه ميگويد: «یکی از کارهای سخت ما این است که محققانی را که ممکن است هر لحظه به هیجان بیایند و یافتههای اولیه را به عنوان پیروزی نهایی تلقی کنند طوری مدیریت کنیم که همان یافتههای اندک ولی با ارزش را میان هیاهوهای بیهوده عقیم نگذارند.» اگر به مقالهها و تحقیقاتی که امروزه درباره زلزله نوشته میشود دقت کنیم، با واژه «پیشیابی» زیاد برخورد میکنیم. متخصصان امر پیشیابی را اینچنین معنا میکنند؛ پیشبینی وقوع احتمالی زلزله در یک زمان و مکان مشخص.
«با استفاده از پیشنشانگرها میتوان بسیاری از زلزلهها را پیشیابی کرد.» معاون پژوهشی و فناوری پژوهشگاه بینالمللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله با بیان این مطلب به زمینلرزههای ایران اشاره میکند و ميگويد: «از سده بیستم تاکنون 12 زلزله در ایران به ثبت رسیده که دارای پیشنشانگرهایی مانند لرزهخیزی پیشرخداد، تغییرات در هوا، زمین و ناهنجاری در رفتار حیوانات بوده است که در گزارشها آمده است و بنابراین آگاهی از وجود پیشنشانگر لرزهای نیازمند مطالعه خاصی نبوده است.»